آخر مهرماه نود

هفته آخر مهرماه ، باز هم یک هفته خوب. کلی درس دادم کلی پرسیدم. در بین دانش آموزان حس رقابت خوبی وجود داره. هنوز با همکاران راحت نیستم.زنگ تفریح(استراحت) خیلی دیر میگذره!!! بین این همه خانم معلم که با هم کلی حرف برای گفتن دارن واقعا سخته.مرضیه خانم سرایدار مدرسه هر وقت میاد تو دفتر میگه : به این پسر هم اجازه بدین یه کم حرف بزنه.مرضیه زود دختر خاله شده!!!

دانش آموزای کلاس هم بعضی موقع  که دارم ازشون می پرسم بهم میگن : خانم اجازه!!! بلافاصله میگن ببخشید آقا اشتباه شد.بعدش، هم من و هم دانش آموز یادمون میره سوال چی بود.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت:پنجشنبه و جمعه استراحت مطلق


هفته اول ،مدرسه دخترانه

کمی زود به مدرسه رسیدم. تعدادی دانش آموز آمده بودند.هنوز مدیر و معلمان نیومده بودند. زنی داخل دفتر مدرسه در حال تمیز کردن میز بود فهمیدم خدمتگذار(سرایدار)مدرسه است.خوش برخورد و خنده رو بود. خانم مدیر هم از راه رسید و مشخص بود که انتظار دیدن منو نداشته.هفته اولی بود که کلاس رفتم. در طی این چند سال تدریس، کلاس دخترانه نرفته بودم. علاقه زیادی به یادگیری نشان می دادند. در نگاه اول تفاوتشون با دانش آموزان پسر اینه که خودکار و کتاب و دفتر دارند. در دبیرستان های پسرانه بسیاری از دانش آموزان خودکار یا دفتر یا کتاب ندارند.باید بگویم که از این نظر واقعا از پسران جلو هستند.از پسران منظم تر هستند.به هر صورت روز خوبی بود.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت: این هفته به خیر و خوشی گذشت.