آخرین بخش کار نمره پایانی هست. کلی برگه تو اتاق ریخته. بر اساس یه عادت قدیمی همه برگه ها باید تو اتاق پخش و پلا بشن و بعد یکی یکی مرتب بشن. حس قشنگیه وقتی همه برگه ها مرتب و نمره ها وارد لیست میشن.
------------------------------
دورد بی کران و خالصانه نثار دانش آموزان عزیزی که برگه سفید و بدون جواب تحویل دادن و کار منو راحت تر کردن.
-------------------------------------------
بیمه طلایی امروز بحث معلمان بود.افزایش حق بیمه احتمالا در راهه.
------------------------------
این ماه فقط با درآمد خودم داره می گذره.تازه احتمالا یه چیزی تا آخر ماه ته حساب بمونه.دارم استقلال مالی پیدا می کنم.
-------------------------------------
دلم از دیشب هوس چند تا چیز کرده بود. اینترنت ، ورزش ، رامسر و یه تی شرت.
---------------------
به اینترنت بی مرز رسیدم ،ورزش هم فعلا نمیشه، رامسر هم یه رویا هست و تی شرت هم تا آخر شب می خرم.
--------------------------------------
حالا من موندم و یه اتاق پر از برگه و یه یخچال خالی که خبر از ناهار دیر هنگام میده.
یک هفته مانده به تعطیلات نوروز 93، یکی از همون روزایی که مدرسه تعطیل شده بود و از بیکاری مثلا خونه تکانی می کردم یه اشتباه خیلی بزرگی کردم.
--------------------------------------------------
شاید اشتباه نبود. شاید یه فرصته.
-----------------------------------------------------
از همون روز ، روزهای خوش تعطیلی ، خوابیدن گاه و بی گاه ، نرمش و ورزش ، مسافرت ، ولچرخی در خیابان های شلوغ ،گشت و گذار دلپذیر در اینترنت و ... تعطیل شد.
-------------------------------------------------
حالا دارم به شرایط جدید عادت می کنم.
-------------------------------------------------
مدرسه هم چیزی نمونده ولی خیلی دیر می گذره.
-------------------------------------------------
پی نوشت:
اشتباه یا فرصت: یکی از دوستان و آشنایان خانوادگی فوت شدند. درست زمانی که برای نوروز کلی برای عمده فروشی خود خرید کرده بود. به پیشنهاد پسر بزرگش همه مسئولیت های فروشگاه را بر عهده گرفتم. واقعا کار سختیه.