مهر 92

تعطیلات هم تمام شد.

---------------------------

امروز صبح رفتم اداره. خلوت و آروم. بعد از احول پرسی و کلی گیر دادن اشاره می کنه به پرینتر که رو میز دیگه هست، ابلاغتو بردار. سوغاتی چی آوردی؟ ...

-----------------

24 ساعت تدریس تو 2 تا مدرسه.

-----------------------------------

مدرسه اول: معاون مدرسه را  تو راهرو  با یه کاغذ A3  که دستشه  پیدا کردم.خوش اومدی. بی زحمت خودکارتو بده. اسمم رو تو برگه برنامه کلاسی می نویسه.سرش شلوغه خودکارمو  پس نمیده. گفتم ببخشید شماره مدرسه چنده؟

به بهانه نوشتن شماره تلفن مدرسه خودکارو ازش گرفتم.

---------------------------------------

مدرسه دوم : پیدا کردنش سخت بود. بحث نبود صندلی  و امکانات کلاس هست. کسی تحویل نمی گیره.

آخرش یه آقای لاغر و صورت اصلاح نکرده برنامه رو تنظیم کرد.گفت برنامه ها موقتیه.

-------------------------------------------

هر دو مدرسه انگار هنوز شروع نشده. انگار زود اومدم.

گاز

یکی از دوستان زنگ زد گفت مهمان نمی خوای؟ گفتم نه. گفت 4 نفر بیشتر نیستیم یه روز بیشتر نمی مونیم. گفتم یه روز؟؟!گفت می دونی چند وقته لوله گذاری برای گاز شهری شروع شده. گفتم خوب؟ گفت یارو زده شاه لوله آب رو داغون کرده. آب نداریم به این زودی ها هم درست نمیشه. عجب دست پختی. عجب سلیقه ای.تو خونه مثل مهمون بودم.منو همکار نشستیم از اینترنت بگیر تا مشکلات درسی و فرهنگی و سیاسی و ...که براش نسخه پیچیدیم، خانمش هم با دست پختش و پذیرایی کلی شرمنده کرد. بچه هاش هم باب اسفنجی و بره ناقلا و ....

--------------------------------------------------------------

هرمزگان و بندرعباس  گاز شهری نداره. ولی سه پالایشگاه بزرگ داره که گاز و دیگر سوخت های استان های هم سایه را تامین می کنه. بقیش هم صادر میشه.فعلا با سیلندر 11 کیلویی سر می کنیم.

---------------------------------

مشکل ساعت موظفی هنوز پابرجاست.